زمان انتشار : یکشنبه 24 شهریور 1398 | ساعت : 09:40 | کد خبر : 186318 |

آیا عناوین حوزوی در طول زمان تغییر می کند؟ گفت وگوی شفقنا با رضایی اسفریزی

شفقناقم- محقق مرکز تحقیقات اسلامی کامپیوتری علوم اسلامی معتقد است: عناوینی که به روحانیت تعلق می گیرد امری عرفی و اعتباری است و از زمانی به زمان دیگر تفاوت دارد.

محمدرضا رضایی اسفریزی در گفت وگو با خبرنگار شفقناقم با ذکر این نکته که القاب و عناوین حوزوی ضابطه دقیق و مشخصی ندارد، می گوید: «به عنوان مثال در قرن چهارم به شیخ کلینی ثقه الاسلام می گفتند به منظور بزرگترین لقب؛ در حالیکه امروزه، ثقه الاسلام ممکن است درجه پائینی تلقی شود، البته از نظر لغوی ثقه به معنای وثوق و مورد اعتماد است و ثقه الاسلام یعنی مورد وثوق و اعتماد اسلام و مسلمین یا مثلا شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی را «شیخ» می گفتند که به معنای عالِم علی الاطلاق بوده است اما امروزه به هر عالمی در هر سطحی شیخ می گوئیم.

در قرن هشتم هم به علامه حلی، «آیت الله» می گفتند. او اولین فرد در بین شیعیان بود که عنوان «آیت الله» را در مورد او بکار بردند و این بالاترین عنوان در آن زمان بود.

در قرن یازدهم به ملاصدرا، ملّا می گفتند اما امروز در جامعه ما لفظ «ملا» را کم استفاده می کنیم. البته اهل سنت کردستان به علمای خود «ملا» می گویند و همچنین در بین عموم هم به کسی که در مکتب خانه های قدیم درس خوانده باشد ملا می گویند.

همچنین در قرن سیزدهم به سید شفتی «حجت الاسلام» می گفتند که بالاترین لقب در آن دوره بوده است به خلاف امروز.

«علامه» به کسی گفته می شد که ذوفنون باشند مانند علامه شعرانی، علامه طباطبایی.  برخی عناوین هم که به افراد داده می شود به دلیل تخصص آنهاست مثلا به ملاهادی سبزواری، «حکیم سبزواری» می گفتند چون عمده تخصصش در منطق و فلسفه بوده است. یا به صاحب مفاتیح الجنان، محدث قمی گفته می شد چون عمده تخصص ایشان علم حدیث بوده است».

این پژوهشگر حوزوی در مورد عناوین شیخ الطائفه و شیخ الاسلام که در گذشته در مورد برخی علما به کار برده می شد، به شفقنا می گوید:«در مورد فرق بین شیخ الطائفه و شیخ الاسلام باید بگوئیم در قرن پنجم به شیخ طوسی گفته شد «شیخ الطائفه» یعنی بزرگ طائفه شیعه امامیه، اما شیخ الاسلام منصبی است که سلاطین به عالم اول زمان خود اختصاص می داده اند مثل شاه عباس که شیخ بهایی را به عنوان شیخ الاسلام نصب کرد به این معنا که بقیه علما باید با او هماهنگ باشند البته منصب شیخ الاسلامی در شیعه بسیار کم اتفاق افتاده و فقط مخصوص آن برهه بوده که علما با حکومت مشکلی نداشتند اما در زمان های دیگر این منصب دیده نمی شود چون علما معمولا با دولتها زاویه داشته اند.

البته در اعصار مختلف، عناوین دیگری هم به کار برده می شد، مثلا در زمانی که عنوان شیخ الاسلام به شیخ بهایی داده شد، عالمانی چون میرداماد یا میرفندرسکی بودند که به دلیل آنکه از سلسله سادات بودند، «میر» به آنها اطلاق می شد یا محقق کرکی را داریم که فراتر از معنای لغوی آن عنوان اراده می شده است یعنی محقق علی الاطلاق.

در زمان قاجار عنوان«میرزا» را زیاد داریم مثل میرزای شیرازی و میرزای نائینی، به عنوان اینکه آن زمان میرزا به مرجع بزرگ اطلاق می شده است اما الآن به کسی که مادرش از سادات باشد میرزا گفته می شود».

این محقق و پژوهشگر حوزوی تاکید می کند: عناوین حوزوی امری عرفی و اعتباری است و امروزه، عناوینی مثل شیخ، آخوند، میرزا و ملا مطلق است و به هر طلبه ای اطلاق می شود، لذا اگر بخواهند تفاوت درجه را بیان کنند از این چهار درجه(حجت الاسلام، حجت الاسلام والمسلمین، آیت الله، آیت الله العظمی) استفاده می کنند. البته به کاربردن میرزا و شیخ غلط نیست اما تفاضل را نمی رساند.

به گفته رضایی، عناوین توقیفی نیست و ممکن است زمان دیگر، لفظ دیگر پیش بیاید کمااینکه آن زمان به طبیب می گفتند حکیم اما الان می گویند دکتر. حتی آن زمان شیخ فضل الله نوری بااینکه آخوند خراسانی را مرجع می دانسته می گفته «مشروطه باید به فتاوای حجت الاسلام آخوند خراسانی عمل کند» یعنی حجت الاسلام لقب بالایی بوده است. اینها اعتباری و عرفی است و ممکن است عرف به مرور زمان با استعمال عوض شود.

بر این اساس، می توان گفت: عناوین حوزوی نه القاب، عرف حوزه است و با توجه به اینکه عرف بنا به نظام اجتماعی و در گذر زمان تغییر می کند، عناوین هم ممکن است در طول زمان دستخوش تغییر شود.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.